loading...
سایت عاشقانه نفس
mahdi بازدید : 547 پنجشنبه 25 اردیبهشت 1393 نظرات (2)

 

هنوزم دستای گرمت جای امنی واسه گریه‌ست

تو قشنگی مثل بارون، من دلم پر از گلایه‌ست

هنوزم تو این هیاهو توی این بغض شبونه

من و گنجشکای خونه دیدنت عادتمونه

 

پشت پنجره هنوزم چشم به راهت می‌شینم

ای که بی‌تو خودمو تک و تنها می‌بینم

ما دو تا پنجره بودیم گفتی که باید بمیریم

دیوارا همه خراب شد ولی ما هنوز اسیریم

ما هنوزم مثل مرداب مست آینه کویریم

ما همونیم که می‌خواستیم خورشیدو با دست بگیریم

گریه هام حروم شدن کاری بکن

چشم من بیا من‌و یاری بکن

وقتی که به تو رسیدم هنوزم آهو نفس داشت

هنوزم چلچله انگار تو چشاش غم قفس داشت

غزلک گریه نمیکرد تو شبای بی چراغی

من‌ و تو هم قصه بودیم از ستاره به اقاقی

حالا اما دیگه وقت رفتنه

جاده اسم منو فریاد میزنه

حالا من موندم و یاد کوچه های خالی و خیس

یاد خونه ای که دیگه خیلی وقته مال ما نیست

اگه خاموشم و خسته اگه از تو دورِ دورم

تکیه کن به من غریبه من یه کوه پُر غرورم

بابک صحرایی

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط سینا در تاریخ 1393/02/26 و 7:11 دقیقه ارسال شده است

فوق العاده بود

این نظر توسط رز سیاه در تاریخ 1393/02/26 و 6:20 دقیقه ارسال شده است

خیلی زیبا


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 558
  • کل نظرات : 94
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 19
  • آی پی امروز : 72
  • آی پی دیروز : 62
  • بازدید امروز : 345
  • باردید دیروز : 250
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 2,006
  • بازدید ماه : 4,590
  • بازدید سال : 30,221
  • بازدید کلی : 674,794
  • کدهای اختصاصی