من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد
همه اندیشه ام اندیشه فرداست
وجودم از تمنای تو سرشار است
زمان در بستر شب خواب و بیدار است
من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد
همه اندیشه ام اندیشه فرداست
وجودم از تمنای تو سرشار است
زمان در بستر شب خواب و بیدار است
خدایا شاهد تنهائی ام باش / بین غم ها تنها ناجی ام باش
پر پرواز من دیریست بسته / تو بگشا و در آزادی ام باش
اسیر موج های تند خشمم / تو آرام دل دریائی ام باش
* * * * * * لاو تو لاو * * * * * *
ز غمت پیر شدم زوق شکفتن ندارم / بخدا دوست دارم جرات گفتن ندارم !
* * * * * * لاو تو لاو * * * * * *
تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق،
که نامی خوشتر از اینت ندانم.
وگر – هر لحظه – رنگی تازه گیری،
به غیر از زهر شیرینت نخوانم.
کاش میدیدم چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
میتابانی
برنده ی هفته سیمرغ بلورینِ بهترین تماشاچی می شوم . . .
* * * * * * لاو تو لاو * * * * * *
فقط یکبار میتوان عاشق شد
بار دوم دیگر خبری از جنسِ اصل نیست . . .
* * * * * * لاو تو لاو * * * * * *
تعداد صفحات : 70